ایلیاایلیا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

پسر کاکل زری مامان

عید فطر

سلام گل پسرم...... امروز روز عید فطر هست...عید رو به همه ی دوستای گلم تبریک میگم             ...
29 مرداد 1391

روز مرگی های ایلیا

سلام..قند عسلم..تاج سرم....یکی یه دونم اول مامان جون ببخشید که اینقدر دیر دارم برات آپ میکنم..سرم خیلی شلوغ بود.. خوب پسر گلم بگم که چقدر شیرین زبون شدی..عسل شدی..خوردنی شدی...همش به من میگی عزیزم...مامان دوستت دارم...هر کاری میخوای بکنی اجازه میگیری...وقتی کاری برات انجام میدم یا برات غذا میارم فوری میگی ممنون عزیزم......واییییییییییی که چه زبونی گرفتی ماشالله بهت..... صبح که از خواب بیدار میشی فوری میری پای تلویزیون و کارتون میبینی...عاشق کارتون های پلنگ صورتی..موش و گربه...پینگو...پت و مت...و ... هستی بعد میگی مامان میخوام برم اب بازی و میری استخرت رو پر میکنی و بازی میکنی...       این...
19 مرداد 1391

خاطرات زایمان من

سلامممم... امروز میخوام خاطره ی زایمانم رو بنویسم شاید برای اونها که میخونن جالب باشه اما امدوارم کسی از بچه اوردن پشیمون نشه... 9 ماهم داشت تموم میشد و من هنوز هیچ دردو حسی نداشتم...خیلی هم مسر بودم که طبیعی زایمان کن واسه ی همین مونده بودم ننتظر تا دردهام شروع بشن..خلاصه.چند روز قبل رفتم پیش دکترم و اون برام یه نامه برای بیمارستان نوشت برای روز شنبه..گفت اگه دردهات اومد که هیچ اگه نه شنبه ساعت 7 برو بیمارستان تا بهت سوزن فشار بزنن..خلاصه چمعه شد و من هنوز سر جام بودم اینم بگم که من جاملگی خیلی خوب داشتم و خیلی سبک بودم حتی توی 6 ماهگی مسافرت هم رفتم اصلا هم حالت تهوع و از این چیز ها نداشتم..خلاصه شب رو موندم خونه ی مامانم دیگه ساک...
7 مرداد 1391

ماه رمضان

    باز امشب حق صدایم کرده است وارد مهمانسرایم کرده است با همه نقصی که در من بوده است بازهم او دعوتم بنموده است حلول ماه مبارک رمضان بر مهمان ضیافت الهی مبارک باد   ماه رمضان به تمام دوست های گلم مبارک باشه التماس دعا       ...
1 مرداد 1391
1